وبلاگ شخصی فرحناز شیخ بهائی

ساده زندگی کنیم...

شنبه, ۲۷ خرداد ۱۳۹۶، ۱۲:۴۱ ب.ظ

فردی هنگام راه رفتن پایش به سکه ای خورد.
تاریک بود، فکر کرد طلاست. کاغذی را آتش زد تا آن را ببیند. دید 2 ریالی است.
بعد دید کاغذی که آتش زده،  هزار تومانی بوده.
گفت: چه چیزی را برای چه چیزی آتش زدم!!!

و این حکایت زندگی خیلی از ماهاست که چیزهای با ارزش را برای چیزهای بی ارزش آتش می زنیم  و خودمان هم خبر نداریم.

۹۶/۰۳/۲۷
فرحناز شیخ بهائی

فرحناز شیخ بهایی

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی